Monday, March 17, 2014

آخرین مقاله ی محمدرضا پورشجری از زندان

محمدرضا پورشجری در زندان رجایی شهر:

از من پرسیدند: «مگر تو اسلام شناسی که درباره اسلام می نویسی؟»
گفتم نه: من اسلام شناس نیستم. من اهریمن شناسم!
...

آخرین مقاله وبلاگ نویس سیامک مهر(محمدرضا پورشجری) از زندان رجایی شهر

Monday, March 3, 2014

استبداد دینی

یکی از مسائلی که مدت هاست ذهنم را درگیر کرده و دوست داشته ام در موردش مطالعه کنم، علل پیدایش ادیان مختلف، با این ابعاد گسترده، و تاثیر فراوان دستورات و برنامه های آن ها بر زندگی روزانه ی مردم جهان است. قرن هاست که بشر با عنصری به نام دین به دنیا آمده و از دنیا رفته است. تمام رسم و رسوم، باورها، عرف جوامع، روش زندگی، حتی قوانین اجتماعی بر پایه ی دستورات مذاهب بنیاد نهاده شده و همچنان اثرات آن در بسیاری از کشورها، نظیر ایران، در بارزترین و موثرترین شکل خود، باقی است. دستوراتی که بخش عمده ی آن ها جز خرافات چیز دیگری نیست. اخیراً با کتابی از ریچارد داوکینز آشنا شدم به نام "پندار خدا"! هرچند موضوع کتاب در مورد خودِ وجود خداست، اما در بسیاری از بخش ها به نقد مذاهب (و بیشتر ادیان سامی) می پردازد. بخش مهمی که در این نقل قول مورد نظر من است، بیان این نکته است که استفاده ی ابزاری از ادیان و روی کارآمدنِ حکومت های مذهبی می تواند به فجایع انسانی و کشتارهای بی رحمانه منجر شود...

در یکی از بخش ها به اینجا می رسد که تمام ادیان می توانند در حد اعلای خود به طالبانیسم و افراط گرایی کشیده شوند. و اینطور نمونه می آورد:

«در سال های اخير اصطلاح "طالبان آمريکايی" رايج شده است. با يک جستجوی سريع در گوگل می توانيد بيش از يک دوجين وبسايت با اين نام را بيابيد. در اين وبسايت ها نقل قول هايی از رهبران دينی آمريکايی و سياست مداران ايمان محور گردآوری شده اند. خواندن اين جملات به روشنی يادآور تعصب کور، تعصب، سنگدلی و قساوت طالبان افغانی، آيت الله خمينی و مراجع وهابی عربستان سعودی است. به ويژه سايتی به نام The American Taliban پر از اين قبيل نقل قول های شنيع است که با نقل از شخصی به نام آن کولتر آغاز می شود، که به گفته ی همکاران آمريکايی ام يک شخص حقيقی است: "ما بايد به کشورهايشان حمله کنيم، رهبرانشان را بکشيم و مردمشان را به مسيحيت بگروانيم". يک درافشانی ديگر، سخن باب دوران، نماينده ی کنگره است که گفته واژه ی Gay را نبايد به کار ببريم؛ مگر هنگامی که به عنوان مخفف «?Got Aid Yet» استعمال شود. فرمايش ديگر، سخن ژنرال ويليام جی بوکين است که گفته: "جرج بوش با اکثريت آرای آمريکاييان انتخاب نشد! جرج بوش را خدا انتخاب کرد" و يک اظهار فضل قديمی تر، از بيانات مشهور وزير کشور دوران رونالد ريگان است که در مورد سياست محيط زيستی گفته بود: "نيازی نيست از محيط زيست حمايت کنيم؛ چون بازگشت مسيح نزديک است!" طالبان افغانی و طالبان آمريکايی نمونه های روشنی هستند از اينکه وقتی مردم بخواهند متون مقدس شان را به طور تحت اللفظی تعبير کنند چه پيش می آيد. اين نمونه ها نشان می دهند که اجرای دين سالاری عهد عتيق در دنيای مدرن به چه نتايج مهيبی منجر می شود...» Y



Y پندار خدا، ریچارد داوکینز، ترجمه ی ا.فرزام، ص 212

تفسیر قرآن؛ راهی برای دکانداریِ ملاها

قرآن، این کتاب مقدس مسلمین جهان، به قول ریچارد داوکینز، به کشکولی می ماند که همه چیز در آن یافت می شود. [1] با توجه به نزول تدریجی قرآن در 23 سال به اصطلاح رسالت محمد بن عبدالله و اتفاقات مختلفی که روی داد، آیات عدیده با موضوعات متفاوتی در این مجموعه ای که به اسم قرآن گرد آمده پیدا می شود. هرچند در اوایل ادعای پیغمبری پیامبر در مکه، آیات صلح جویانه و دعوت کننده به امور خیر و کارهای نیک هستند، اما در مدینه جو غالب آیات ارعاب مردم، دستور به جهاد و کشتار سرزنش منافقین و سست ایمانان، تبیین قوانین جامعه ی اسلامی، روشن کردن نحوه ی زندگی اجتماعی مسلمین و حتی مربوط به  زندگی شخصی پیامبر است. با توجه به گردآوری قرآنِ حاضر از بین قرآن هایی که در صدر اسلام موجود بوده، شاید نتوان به درستی نظر قاطعی درباره ی این کتاب داد؛ چرا که به هر حال، این کتاب با توجه به حوادث تاریخی تدوین می شده و ممکن است بسیاری از آیاتش فقط با توجه به شرایط خاص آن دوره قابل بررسی باشد.
با این حال، برخی از منتقدین اسلام و قرآن، اشکالاتی را درباره ی این کتاب و اینکه چنین کتابی نمی تواند از جانب خدای عالم باشد، مطرح کرده اند. در مقابل، علمای اسلام نیز به تکاپو افتاده اند و به جانبداری از قرآن و دستورات پیامبر پرداخته اند. این دفاع تا آنجا پیش رفته که حتی تعدادی از آنها به دام افراط و تعصب درافتاده اند. از آن جمله، ناقد آندلسی می گوید: "قرآن کلام خداست، پس اصيل و غير قابل ايراد است. يعنی هرگونه انحراف از اصول زبان عرب در آن اصل است و بايد قواعد زبان عرب را تغيير داد!!"در این مورد می توان اشاره کرد که در واقع آنها قضیه را اینطور بیان می کنند که قرآن در حد اعلای فصاحت است؛ به درجه ای که بشر از آوردن مانند آن عاجز است. پس کلام خدست! پس آن کسی که آن را آورده، پيغمبر است.ولی ناقد اندلسی نبوت حضرت را امری مسلّم می داند و چون او گفته قرآن سخن خدا است، پس ديگر جای بحثی وجود ندارد و باید تمام قرآن را بدون گفتگو قبول کرد! وقتی علمای مسلمان که باید در زمره ی دانشمندان و متفکرین و باهوش ترین مردمان تلقی گردند و به دانش و ذکاوت ایشان امید داشت، اینطور در دریای تعصب غرق می شوند و مسائل را واژگونه جلوه می دهند، چطور می توان از مردم عامیِ گاه بی سواد و گاه بی اطلاع از علم و دانش و حتی خودِ قرآن این انتظار را داشت که کتاب مقدسشان را بدون تعصب و باانصاف بررسی کرده و مورد تحلیل قرار دهند؟! همین موضوع اصلی ترین دلیل برای علمای مسلمان بوده که باعث شده کتب تفسیر را خلق کنند. هرچند تفسیر کتب مقدس تنها مختص اسلام نیست و حتی در زمان خودِ پیامبر کتب تفسیري تورات با نام هاي تلمود، میشنه، هلخه، هگده و میدراش در بین یهودیان شبه جزیره ی عربستان موجود بوده است. اما تفسیر در اسلام با ابن عباس، پسرعموی پیغمبر، آغاز می شود. پس از او مفسرین دیگری پدید آمدند که بعدها باعث ایجاد دسته های مختلف در دین اسلام شدند. در واقع، قسمت زیادی از اختلافات فرقه های مختلف مسلمین، بسته به نگرش و برداشت آن ها از آیات قرآن است. اما چیزی که دانستن آن مهم است، این است که تفاسیر و برداشت های مختلف از قرآن در واقع راهگشایی است برای ملاها و دکاندارانی که نمی خواهند مردم باورشان به خرافات مذهبی را از دست بدهند و باعث خانه نشین شدن و طردشدن آخوندها بشوند. مطالعه ی کتب تفسیری نه تنها باعث آشکار شدن رموز نهفته در آیات قرآن نمی شود، که حتی باعث سردرگمی بیشتر مخاطبین می گردد. هرچند اگر کسی اهل دقت و تفکر باشد، با نگاهی دقیق در کتب تفسیر بیشتر هدایت می شود و به این حقیقت می رسد که تمام این مسائل چیزی به جز دکانداری و تحمیق انسان ها و ادامه ی حکمرانی ملاهای اسلامی بر ذهن و مال و جان مردم نیست. و الا قرآن، همانطور که خودِ خدا در آن فرموده، به زبانی فصیح و ساده نازل شده تا تمامیِ مردم آن را درک کنند و رهنمای حیات خویش قرار دهند. پس تفسیرها و برداشت های مختلف از آن، چیزی جز ریسمانی برای افسار بستن به خلق الله نبوده و نیست. همانطور که بسیار دیده ایم که به آخوندی یا سیاستمداری در کشور خودمان حرفی زده شده و او با توسل به احادیث و روایات و تفسیرِ آیات قرآن تلاش کرده تا خود را محق جلوه دهد. و البته سال هاست که با همین روایات و احادیث، که خودِ گردآورندگانِ آن ها در صحت و سقم برخی شان شک داشته اند، بر کشور ما حکومت می کنند...


[1] پندار خدا، ریچارد داوکینز، صفحه 227